شنبه، اردیبهشت ۲۲، ۱۳۸۶

چه درونم تنهاست

Photo by: Petek Arici

ابري نيست
بادي نيست
مي نشينم لب حوض
گردش ماهي ها
،روشني
،من
،گل
... آب
پاكي خوشه زيست
مادرم ريحان مي چيند
نان و ريحان و پنير
آسماني بي ابر
اطلسي هايي تر
رستگاري نزديك
لاي گل هاي حياط
نور در كاسه مس، چه نوازش ها مي ريزد
نردبان از سر ديوار بلند، صبح را روي زمين مي آرد
پشت لبخندي پنهان هر چيز
روزني دارد ديوار زمان
كه از آن، چهره من پيداست
چيزهايي هست، كه نمي دانم
مي دانم، سبزه اي را بكنم خواهم مرد
مي روم بالا تا اوج
من پرواز بال و پرم
راه مي بينم در ظلمت
من پرواز فانوسم
من پرواز نورم و شن و پر از دار و درخت
پرم از راه
از پل
از رود
از موج
پرم از سايه برگي در آب
***
چه درونم تنهاست