دوشنبه، اردیبهشت ۰۲، ۱۳۹۲

عمری که رفت بر باد

روز حبس ابد اندیشه
روز قطع انگشتان آرزو
روز بستن منطق به صندلی مرگ
روز اعدام احساس در ملع عام

پنجشنبه، فروردین ۲۹، ۱۳۹۲

دستمال چرک مچاله‌ای کنار سطل آشغال

و ذره ذره عادت می‌کنم،
به چیزهایی که دوستشان ندارم؛
و ذره ذره از بین می‌روم در ناباوری‌های خود،
و در تمام آرزوهای بر باد رفته‌؛
و ذره ذره فراموش می‌شوم،
مثل جدار خاک آلود بین توری و پنجره ...