،وقتی که تو نيستی
!من حزن هزار آسمان بی اردیبهشت را گريه میکنم
،فنجانی قهوه در سايههای پسين
عاشقشدن در دیماه، مردن به وقت شهريور
***
،وقتی که تو نيستی
،هزار کودک گمشده در نهان من
!لایلای مادرانه تو را میطلبند
درها بسته و
... کوچهها مغمومند
چشم کدام خسته از آواز من خواهد گريست؟
***
سفر بنام تو، خانه
خانه بنام تو، سينه
!سينه بنام تو، رگبار