دوشنبه، خرداد ۰۸، ۱۳۸۵

!تو ای زلال تر از باران


،می‌دانم که بادِ جريحه‌دار
!بدجوری از جانبِ تشنگی می‌وزد
...
،با اين حال
،من هنوز هم اميدوارِ همان پياله‌ آبم
... که شبی ناشناسی غريب کنار پنجره نهاد و رفت