دوشنبه، مرداد ۲۳، ۱۳۸۵

!شمایل تو بدیدم، نه عقل ماند و نه هوشم



... گام هایم بلند اما لرزان
!و هر لحظه تو در برابرمی
،وقتی که بر می گردم و می نگرم
!باز جز تو کسی نیست
×××
... خاطرات روزهای بی بازگشت من ...
×××
... پناه بر فهم فراموشی
... امان از سکوت و خاموشی