دوشنبه، شهریور ۱۳، ۱۳۸۵

ف


آنقدر اين جوي خفته و اين آب آسيمه بگذرد
:که ما نباشيم و ديگران بگويند
"!روز است هنوز و روز رازدارِ هنوز است هنوز "
،که هنوزه کوچه کلمات
از اصواتِ استعاره بي‌نام است
،و زمان از قيدِ فعلِ خويش
!عبورِ موصوف مرا نمي‌داند
،که "ف" هميشه حرفِ آخر حرف است
!اما سرآغاز فلسفه نيست
با سپاس از محسن صیفی