شنبه، آبان ۰۷، ۱۳۸۴

!یکی به دنیا اومد



! آقا بالاخره یکی از دوستای ما بچه دار شد
دیروز، پریروز بود یکی از دوستام برام یه پیغام گذاشته بود که به فلان لینک سر بزن. ما هم سرمونو زدیم به اون لینکه و دیدیم بهله! این دوست ما بچه دار شده و کلی ذوق مرگ شدیم. تازه بچه شم دوقلو از آب در اومده. یه پسر به اسم موشه و یه دختر به اسم ننی. اما این طور که بوش می یاد آقا موشه عاشق پیشه و آروم و لطیفه. هی از عاشقی و زندگی و دوستی و چیزای خوب میگه. حتی تو گلایه هاشم لطافتو می شه حس کرد. اما از ننی چی بگم؟ چی بگم که هر چی بگم کمه. بابا هنوز یه هفته نیست به دنیا اومده داره گیر می ده به نظام هستی. هی می گه زن و مرد نداریم. دختر و پسر نداریم. بعد دوباره یادش میره چی گفته و دو خط پائین تر می گه ما زنا ... خلاصه باز چند خط بعد گیر می ده که چرا روز زن داریم و روز مرد نداریم. یا چرا مردا انجمن مرد ندارن. آقا خلاصه این که این ننی خانم که خودش معتقده خانم هم نیست افکار عجیب غریب و نویی داره . از دست ندینش که حیفه! از الانم به فکر بچه افتاده و از فکر دختردار شدن قند تو دلش آب می شه. دیگه چی؟ آهان اسم یکی از دوستاشم احتمالاً به خاطر مسائل امنیتی عوض کرده و هی تو نوشته هاش تکرار می کنه. اما چه عوض کردنی! یه چیزی تو مایه های این که به نسیم بگی بادِ یواش! یعنی دیگه هر چی بگی من زن نیستم بیشتر بهت می خندم ننی
حالا فوتبال. اولم علی دایی . آقا دمش گرم. بازی پرسپولیس و صبا رو دیدی؟ حال کردم یه نفری پرسپولیسو کرده بود تو قوطی. اون پاسش به بختیاری زاده ( گل اول ) منو یاد پاس پله به تستائو انداخت تو فینال جام جهانی سال هزار و نهصد و هفتاد مکزیک، جلوی ایتالیا
یه چیزه دیگم این که جمعه استقلال و پرسپولیس بازی دارن. آقا خوش به حال من که ایران نیستم. حالا شما می شینین به امید دیدن یه بازیه خوب و آخرش همتون شاکی هستین