سلام
خیلی وقته که چیزی به جز شعر تو بلاگ نذاشتم، حالا امروز می خوام یه ذره از در و دیوار بگم. اول همه برم سراغ بارون امروز اینجا که واقعاً عجیب بود. شدت بارون به حدی بود که یکی از شبکه های تلویزیونی اینجا مدام زیر نویس می کرد فعلاً از خونه بیرون نیایین تا اوضاع آروم بشه! رعد و برق هم که نگو! صدای وحشتناک و نور کور کننده ... خدایا عجب دوربین خفنی داری ... چند مگا پیگسله؟ ... خلاصه این که در اثر اون صاعقه ها از بین همه کانال های تلویزیونیه اینجا کانال اس بی اس یه نیم ساعتی قطع شد. آخه از شانس من داشت فوتبال نشون می داد! گفتم فوتبال اینم بگم که این استرالیایی ها هنوزم که هنوزه از یاد اون گلی که خداداد بهشون زد، بد جوری آتیش می گیرن. امروز داشت راجع به صعود استرالیا به جام جهانی گزارش نشون می داد ولی سه بار هم گل خداداد به استرالیا رو نشون داد! تا بحثه فوتباله اینم بگم که یه فایل تو اکسل ساختم برای جام جهانی، که به محض قرعه کشی واسه رفقای فوتبالیم می فرستمش. خوب دیگه حالا بریم سراغ رفقا، یکی این که اون آدم مخفیه که هی واسم پیام های بی نام می ذاشت امروز خودشو بهم معرفی کرد. حالا منم نمی گم کی بود که از این به بعد با آی دیش برام پیغام بذاره. یه چیزه دیگم این که امروز می خواستم خبر مرگ وبلاگ ننی و موشه رو این جا بنویسم، ولی گفتم قبلش یه دور دیگه وبلاگشونو چک کنم که خوب شد کردم! چون دیدم موشه یه مطلب جدید بعد از عمری نوشته ولی فکر کنم ننی دیگه یه جورایی مرده. راستی آقا موشه من از تبلیغ توی بلاگت استفاده کردم، مفید بود؛ مرسی