جمعه، اسفند ۱۲، ۱۳۸۴

اگه دختر خودتم بود، می زدیش! نه؟


اینجا نه تاتامیِ تکواندوِ نه رینگ کیک باکسینگ! اینجا تهرانه! پایتخت کشوری که هممون - از جمله من - ادعای می کنیم فرهنگ غنی داره! اینجا همون جایی که کوروش - فارغ از هر مرده باد و زنده باد - اولین قانون حقوق بشرجهان رو توش تدوین کرد! ... اینجا ... ای خدا ... روا مدار که گدا معتبر شود ... بگذریم ... اینجا ورزشگاه آزادیه و جرم اون خانوم هم که قراره با لگد ازش پذیرایی بشه، اینه که می خواد برای پیروزی فرزندان ایران زمین، بلند بلند فریادِ بزنه "ایران" اما دریغ که تهاجم فرهنگیی که از حمله اعراب و مغول ها به ایران تا همین الان ادامه داشته، بجز لاشه ای از اون فرهنگ رو باقی نذاشته
آقایی که توی این عکس یه ذره کج افتادی! الان دیگه با توام، برات چند تا جمله از وصیت نامه شهید چمران رو می ذارم تا ببینی چه جوری داری تیشه به ریشه فرهنگ ایرانی می زنی
هر چند که می دونم، چون هرگز نخواهی خواند، ژاژ خائیدن است
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خدايا! هدايتم كن كه ظلم نكنم، زيرا می‏دانم كه ظلم چه گناه نابخشودنی است
خدايا! ارشادم كن كه بی‏انصافی نكنم، زيرا كسی كه انصاف ندارد، شرف ندارد
خدايا! راهنمايم باش تا حق كسی را ضايع نكنم، كه بی‏احترامی به يك انسان، همانا كفر خدای بزرگ است
خدايا! دلم از ظلم و ستم گرفته است، تو را به عدالتت سوگند می‏دهم كه مرا در زمره ستمگران و ظالمان قرار ندهی