.
صبوری میکنم تا تمام کلمات عاقل شوند
.
صبوری میکنم تا ترنم نام تو در ترانه کاملتر شود
.
صبوری میکنم تا طلوع تبسم، تا سهم سايه، تا سراغِ همسايه
.
... صبوری میکنم تا مَدار
.
، مُدارا
.
، مرگ
.
، تا مرگ، خسته از دقالبابِ نوبتم
.
، آهسته زير لب
.
، چيزی
.
، حرفی
.
، سخنی بگويد
.
!مثلا وقت بسيار است و دوباره باز خواهم گشت
.
!هِه! مرا نمیشناسد مرگ
.
!يا کودک است هنوز و يا شاعران ساکتند
.
... حالا برو ای مرگ
.
،برادر
.
، ای بيم ساده آشنا
.
، تا تو دوباره بازآيی
.
!من هم دوباره عاشق خواهم شد