پنجشنبه، بهمن ۱۹، ۱۳۸۵

اولين و آخرين


خورشيد جاودانه مي درخشد در مدار خويش
ماييم كه يا جاي پاي خود مي نهيم و غروب مي كنيم هر پسين
اين روشناي خاطر آشوب در افق هاي تاريك دوردست
نگاه ساده فريب كيست كه همراه با زمين مرا به طلوعي دوباره مي كشاند ؟
اي راز
اي رمز
اي همه روزهاي عمر مرا اولين و آخرين